خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با دقت کنترل کردن
[عبارت]
ride herd on
/raɪd hɜrd ɑn/
1
با دقت کنترل کردن
با سختگیری کنترل کردن
1.He has been riding herd on his employees so that he can get the job done in time.
1. او کارمندانش را با دقت کنترل می کرد تا بتواند کار را به موقع تمام کند.
توضیح درباره اصطلاح ride herd on
این اصطلاح اشاره به کار گاوچران ها دارد که با دقت گاو های گله را کنترل و هدایت می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
ride a motorcycle
ride a horse
ride a bike
ride a bicycle
ride
ride high
ride the gravy train
rider
ridge
ridicule
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان