خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشوبگر
[صفت]
rowdy
/ˈraʊdi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: rowdier]
[حالت عالی: rowdiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آشوبگر
پرسروصدا، جنجالی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یکهبزن
لات
مترادف و متضاد
disorderly
1.a rowdy crowd at the pub
1. یک جماعت آشوبگر در بار
تصاویر
کلمات نزدیک
rowboat
rowan
row house
row
roving ambassador
rower
rowing
rowing boat
roy
roya
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان