خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشیمان بودن
2 . ندامت
[فعل]
to rue
/ruː/
فعل گذرا
[گذشته: rued]
[گذشته: rued]
[گذشته کامل: rued]
صرف فعل
1
پشیمان بودن
نادم بودن، تاسف خوردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افسوس خوردن
حسرت خوردن
مترادف و متضاد
regret
1.He rued the day they had bought such a large house.
1. او از روزی که خانه به آن بزرگی را خرید پشیمان بود.
[اسم]
rue
/ruː/
غیرقابل شمارش
2
ندامت
پشیمانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حسرت
تصاویر
کلمات نزدیک
rudiments
rudimentary
rudeness
rudely
rude
rueful
ruefully
ruff
ruffian
ruffle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان