خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وحشی
[صفت]
savage
/ˈsævɪdʒ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more savage]
[حالت عالی: most savage]
1
وحشی
وحشیانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درنده
وحشی
مترادف و متضاد
brutal
1.He was the victim of a savage attack by a large dog.
1. او قربانی یک حمله وحشیانه توسط یک سگ بزرگ بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
sauté
sausage roll
sausage
saurian
saunter
savage rape
savagely
savagery
savanna
save
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان