خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سطح چیزی را خراشیدن
[فعل]
to scuff
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سطح چیزی را خراشیدن
مالیدن (کفش یا پا روی زمین)، (کفش یا پا را) روی زمین کشیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
scuba-diving
scuba diving
scuba diver
scuba dive
scrutiny
scuffle
scull
sculpt
sculptor
sculptress
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان