[اسم]

sculptor

/ˈskʌlptər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مجسمه‌ساز پیکرتراش

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیکرتراش حجار مجسمه‌ساز
  • 1.Henry Moore, who died in 1986, is one of Britain's best-known sculptors.
    1. "هنری مور" که در سال 1986 از دنیا رفت، یکی از مشهورترین مجسمه‌سازان بریتانیا است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان