خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دریاکنار
[اسم]
seaside
/ˈsiː.sɑɪd/
قابل شمارش
1
دریاکنار
ساحل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دریاکنار
لب دریا
مترادف و متضاد
beach
coast
shore
1.a day at the seaside
1. روزی در ساحل
تصاویر
کلمات نزدیک
seasickness
seasick
seashore
seashell
seascape
season
season ticket
seasonal
seasonal affective disorder
seasoned
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان