Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بخش
2 . قاچ
3 . قطعه دایره (هندسه)
[اسم]
segment
/ˈseɡmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخش
قسمت، تکه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بخش
1.I divided the sheet of paper into three segments.
1. من برگه کاغذ را به سه بخش تقسیم کردم.
2
قاچ
an orange segment
یک قاچ پرتقال
3
قطعه دایره (هندسه)
پاره (خط)
تصاویر
کلمات نزدیک
seething
seethe with anger
seethe
seesaw
seer fish
segregate
segregated
segregation
segregationist
seismic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان