Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . قلابی
2 . چیز قلابی
3 . آدم متظاهر
4 . تظاهر
5 . تظاهر کردن
[صفت]
sham
/ˈʃæm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sham]
[حالت عالی: most sham]
1
قلابی
ساختگی، جعلی، دروغین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صوری
مترادف و متضاد
bogus
false
a clergyman who arranged a sham marriage
کشیشی که یک ازدواج ساختگی را ترتیب داد
[اسم]
sham
/ˈʃæm/
قابل شمارش
2
چیز قلابی
چیز جعلی
3
آدم متظاهر
آدم حقهباز، آدم فریبکار
4
تظاهر
مترادف و متضاد
pretense
[فعل]
to sham
/ˈʃæm/
فعل گذرا
[گذشته: shammed]
[گذشته: shammed]
[گذشته کامل: shammed]
صرف فعل
5
تظاهر کردن
وانمود کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هارت و پورت کردن
to sham illness
تظاهر به بیماری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
shallows
shallow river
shallow
shallot
shall we go sightseeing tomorrow?
sham quarrel
shamble
shambles
shambolic
shame
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان