خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تراش
[اسم]
sharpener
/ˈʃɑːrpnər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تراش
تیزکن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تیزکن
1.a knife sharpener
1. چاقو تیزکن
2.a pencil sharpener
2. یک مداد تراش
تصاویر
کلمات نزدیک
sharpen
sharp tongue
sharp rise
sharp practice
sharp blade
sharply
sharpness
shatter
shattered
shattering
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان