Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آشفته
2 . خسته و کوفته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
shattered
/ˈʃætərd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more shattered]
[حالت عالی: most shattered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آشفته
بسیار ناراحت، پریشان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
داغان
1.It is sad news and I am absolutely shattered to hear it.
1. این خبر بدی است و من بهشدت از شنیدن آن ناراحت هستم.
2
خسته و کوفته
مترادف و متضاد
exhausted
1.He was shattered couldn't concentrate on schoolwork.
1. او خسته و کوفته بود و نمیتوانست روی تکلیف مدرسه تمرکز کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
shatter
sharpness
sharply
sharpener
sharpen
shattering
shave
shaven
shaver
shaving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان