خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کانتینر
[اسم]
shipping container
/ʃˈɪpɪŋ kəntˈeɪnɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کانتینر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کانتینر
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clock arm
unsurprisingly
bodyboarding
half-eaten
dance studio
religious education
graphics card
pay rise
make a call
baked beans
کلمات نزدیک
shipping
shipper
shipowner
shipment
shipmate
shipping forecast
shipping lane
shipshape
shipwreck
shipwrecked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان