خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برف پارو کردن
[عبارت]
shoveling the snow
/ˈʃʌvlɪŋ ðə snoʊ/
1
برف پارو کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برف پارو کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
shovelful
shovel
shove off
shove
shout
show
show around
show business
show flat
show in
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان