خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشخراش
[صفت]
shrill
/ʃrɪl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shriller]
[حالت عالی: shrillest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوشخراش
مترادف و متضاد
high
high-pitched
piercing
dulcet
low
soft
1.Despite their small size, crickets make very shrill noises.
1. جیرجیرکها برخلاف جثه کوچکشان، صدای گوشخراشی تولید میکنند.
2.The shrill whistle of the policeman was warning enough for the fugitive to stop in his tracks.
2. سوت گوشخراش افسر پلیس آنقدر برای فرد متواری هشدارآمیز بود که سر جایش ایستاد.
تصاویر
کلمات نزدیک
shrike
shriek
shrewdness
shrewdly
shrewd
shrimp
shrimp cocktail
shrine
shrink
shrink from
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان