خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شانه بالا انداختن (به نشانه ندانستن، تحقیر یا بیاعتنایی)
2 . عمل شانه بالا انداختن (به نشانه ندانستن، تحقیر یا بیاعتنایی)
[فعل]
to shrug
/ʃrʌɡ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: shrugged]
[گذشته: shrugged]
[گذشته کامل: shrugged]
صرف فعل
1
شانه بالا انداختن (به نشانه ندانستن، تحقیر یا بیاعتنایی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شانه بالا انداختن
1.I asked her where Sam was, but she just shrugged.
1. من از او پرسیدم "سم" کجاست، اما او فقط شانه بالا انداخت.
[اسم]
shrug
/ʃrʌɡ/
قابل شمارش
2
عمل شانه بالا انداختن (به نشانه ندانستن، تحقیر یا بیاعتنایی)
1.Andy gave a shrug and said, ‘It doesn't matter.’
1. "اندی" شانه بالا انداخت و گفت: «مهم نیست».
تصاویر
کلمات نزدیک
shrubbery
shrub
shrove tuesday
shrouded
shroud
shrug off
shrunken
shudder
shuffle
shun
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان