خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آژیر
2 . زن جذاب و فریبنده
[اسم]
siren
/ˈsaɪrən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آژیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آژیر
1.A police car raced past with its siren wailing.
1. یک خودروی پلیس در حال آژیر زدن با سرعت عبور کرد.
2
زن جذاب و فریبنده
زن افسونگر، زن وسوسهانگیز و دردسرساز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اغواگر
تصاویر
کلمات نزدیک
sir
siphon
sip
sinusitis
sinus
sirius
sirocco
sissy
sister
sister-in-law
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان