1 . تحریف‌شده 2 . کج
[صفت]

skewed

/skjuːd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more skewed] [حالت عالی: most skewed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تحریف‌شده نادرست

  • 1.Their conception of religion is heavily skewed.
    1. فهم آنها از مذهب به‌شدت تحریف‌شده‌است.

2 کج ناصاف

  • 1.The bench has become skewed.
    1. نیمکت کج شده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان