خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مضایقه کردن
[فعل]
to skimp
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مضایقه کردن
صرفهجویی کردن، کم خرج کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
skimmed milk
skim milk
skim
skillfully
skillful
skimp on
skimpy
skin
skin graft
skin someone alive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان