خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باتلاق
2 . انداختن (پوست)
[اسم]
slough
قابل شمارش
1
باتلاق
لجنزار
[فعل]
to slough
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
انداختن (پوست)
(پوست) انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک
slouchy
slouch
slotted spoon
slothful
sloth
slovak
slovenly
slow
slow and steady wins the race.
slow as a snail
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان