خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کتک زدن (با کف دست)
[اسم]
smacking
/ˈsmækɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کتک زدن (با کف دست)
1.He gave both of the children a good smacking.
1. او هر دو فرزندش را حسابی کتک زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
smack
slyly
sly as a fox
sly
slushy
small
small arms
small business
small businessman
small change
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان