1 . دام 2 . گیر انداختن
[اسم]

snare

قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دام تله

معادل ها در دیکشنری فارسی: تله دام
[فعل]

to snare

فعل گذرا

2 گیر انداختن به تله انداختن

معادل ها در دیکشنری فارسی: گیر انداختن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان