خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جامد شدن
[فعل]
to solidify
/səˈlɪdɪfaɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: solidified]
[گذشته: solidified]
[گذشته کامل: solidified]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جامد شدن
متبلور شدن، سفت شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سنگ شدن
ماسیدن
1.The mixture will solidify into toffee.
1. مخلوط سفت شده و تبدیل به تافی خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
solid state
solid ground
solid food
solid figure
solid
solidness
solitary
solo
soloist
soluble
کلمات نزدیک
solidarity
solid-state physics
solid geometry
solid fuel
solid
solidity
solidly
soliloquy
solitaire
solitary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان