خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفسطه
[اسم]
sophistry
/ˈsɑːfɪstri/
قابل شمارش
[جمع: sophistries]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سفسطه
مغلطه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سفسطه
مغلطه
مغالطه
مترادف و متضاد
false reasoning
1.Convincing myself that I had gained in some way from my loss was just pure sophistry.
1. متقاعد کردن خودم به اینکه من از ضرر به گونه ای سود برده ام فقط مغلطه کاری بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
sophistication
sophisticated
sophie
sophia
sop
sophomore
sophomoric
soporific
sopping
soppy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان