خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آلودگی
[اسم]
squalor
/ˈskwɑlər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آلودگی
(ناشی از عدم توجه یا فقر) کثافت، ژولیدگی
مترادف و متضاد
dirtiness
filthiness
cleanliness
1.they lived in squalor and disease
1. آن ها در کثافت و بیماری زندگی کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
squall
squalid
squadron leader
squadron
squaddie
squander
squandering
square
square bracket
square brackets
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان