خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شهرت
[اسم]
stardom
/ˈstɑrdəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شهرت
ستارگی
1.From childhood, Britney Spears seemed destined for stardom.
1. از کودکی بهنظر میرسید شهرت در سرنوشت "بریتنی اسپیرز" بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
starchy
starch
starbucks
starboard
star-studded
stare
starfish
staring
stark
stark naked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان