خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شوکه
[صفت]
startled
/ˈstɑːrtld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more startled]
[حالت عالی: most startled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شوکه
ترسیده
1.He was so startled he dropped the glass.
1. او انقدر شوکه شد که لیوان را انداخت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
starter
start up
start out
start
starship
startling
startlingly
starvation
starve
starved
کلمات نزدیک
startle
starting salary
starting point
starting pistol
starting gun
startling
starvation
starve
starving
stash
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان