خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سنگکار
[اسم]
stonemason
/ˈstoʊnmeɪsn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سنگکار
سنگتراش، حجار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حجار
سنگتراش
سنگکار
1.Stephen worked summers with his father, who was a stonemason and bricklayer.
1. تابستانها "استفن" همراه پدرش که آجرچین و سنگکار بود کار میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
stoned
stone sober
stone deaf
stone age
stone
stoning
stony
stony silence
stony-broke
stool
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان