خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تک و تنها
[صفت]
stranded
/ˈstrændɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تک و تنها
در راه مانده، معطل
1.The car broke down and I was stranded on a lonely road.
1. ماشین خراب شد و من در جاده خلوت تک و تنها شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
strand
straitjacket
straitened
strait-laced
strait
strange
strange-looking
strangely
stranger
strangle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان