خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور عجیبی
[قید]
strangely
/ˈstreɪndʒ.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور عجیبی
1.she is looking at me strangely.
1. او به طور عجیبی به من نگاه میکند.
2.She was strangely calm.
2. او به طور عجیبی آرام بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
strange-looking
strange
stranded
strand
straitjacket
stranger
strangle
stranglehold
strangler
strangulation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان