خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سختگیر
2 . مطلق
[صفت]
strict
/strɪkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: stricter]
[حالت عالی: strictest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سختگیر
سختگیرانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اکید
سختگیر
سختگیرانه
مترادف و متضاد
harsh
rigid
rigorous
severe
stringent
lenient
liberal
1.My parents were very strict about finishing our homework before dinner.
1. پدر و مادرم در تمام کردن تکالیفمان قبل از شام، بسیار سختگیر بودند.
strict rules/regulations/discipline
قوانین/مقررات/نظم سختگیرانه
a strict teacher/parent/disciplinarian
یک معلم/پدر و مادر/ناظم سختگیر
2
مطلق
سرسخت، بیچونوچرا
مترادف و متضاد
absolute
dedicated
devout
utter
liberal
moderate
1.She's a strict vegetarian, so she doesn't eat poultry or fish.
1. او یک گیاهخوار مطلق [سرسخت] است، بنابراین او طیور یا ماهی نمیخورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
stricken
striated
strewn with litter
strew
stretchy
strict deadline
strictly
strictness
stricture
stride
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان