Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انتقاد (شدید)
2 . محدودیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
stricture
/ˈstrɪkʧər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتقاد (شدید)
سرزنش
مترادف و متضاد
censure
criticism
praise
the constant strictures of the nuns
انتقادات مداوم راهبهها
2
محدودیت
مترادف و متضاد
constraint
restriction
the strictures imposed by the government
محدودیتهای تحمیلشده توسط دولت
تصاویر
کلمات نزدیک
strictness
strictly
strict deadline
strict
stricken
stride
strident
strife
strike
strike it rich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان