خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامه درسی
[اسم]
study plan
/ˈstʌdi plæn/
قابل شمارش
1
برنامه درسی
برنامه مطالعه
1.I need to create a study plan.
1. باید یک برنامهی درسی درست کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
study lessons
study italian
study hall
study for an exam
study
stuff
stuff one's face
stuffed
stuffed shirt
stuffiness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان