خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلاتکلیفی
[اسم]
suspense
/səˈspens/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بلاتکلیفی
تعلیق، انتظار
1.Don't keep me in suspense - Did you pass?
1. من را در انتظار نگذار - آیا قبول شدی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
suspenders
suspender belt
suspender
suspended sentence
suspended
suspension
suspension bridge
suspicion
suspicious
suspiciously
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان