[اسم]

suspension

/səˈspenʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تعلیق اخراج موقت

معادل ها در دیکشنری فارسی: تعلیق انتظار خدمت
suspension from school

2 سوسپانسیون (شیمی) تعلیق، آویزش

specialized

3 سیستم تعلیق (خودرو) فنربندی

معادل ها در دیکشنری فارسی: فنربندی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان