Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کنیسه
[اسم]
synagogue
/ˈsɪnəɡɑːɡ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کنیسه
پرستشگاه یهودیان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کنیسه
1.They went to synagogue every Saturday.
1. آنها هر شنبه به کنیسه میرفتند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
synaesthetic
synaeresis
symptomless
symptomatology
symptomatically
synagrops
synagrops bellus
synanceja
synanceja verrucosa
synapse
کلمات نزدیک
symptomatic
symptom
symposium
symphony orchestra
symphony
sync
synchronize
synchronized swimming
syncline
syncopated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان