خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همگامسازی
2 . همگام ساختن
[اسم]
sync
(synchronize)
/sɪŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همگامسازی
همزمانی، همزمانسازی
[فعل]
to sync
(synchronize)
/sɪŋk/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: synced]
[گذشته: synced]
[گذشته کامل: synced]
صرف فعل
2
همگام ساختن
همزمان ساختن
informal
1.The live music isn't synced to the visuals.
1. موسیقی زنده با تصاویر بصری همگام نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
synagogue
symptom
symphoricarpos alba
sympathy
sympathetically
synchronal
synchronic
synchronous
synchronously
syncope
کلمات نزدیک
synagogue
symptomatic
symptom
symposium
symphony orchestra
synchronize
synchronized swimming
syncline
syncopated
syncope
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان