خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تدبیر
[اسم]
tact
/tækt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تدبیر
ملاحظه، درایت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاردانی
مترادف و متضاد
courtesy
etiquette
sensitivity
thoughtfulness
1.By the use of tact, Janet was able to calm her jealous husband.
1. با استفاده از تدبیر، "جانت" توانست شوهر حسودش را آرام کند.
2.Your friends will admire you if you use tact and thoughtfulness.
2. دوستانت تو را تحسین خواهند کرد اگر از درایت و تدبیر استفاده نمایی.
تصاویر
کلمات نزدیک
taco
tacky
tackle
tacking thread
tack on
tactful
tactfully
tactic
tactical
tactical error
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان