خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حشو قبیح
2 . همانگویی (منطق)
[اسم]
tautology
/tɔːˈtɒləʤi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حشو قبیح
تکرار، مکررگویی
مترادف و متضاد
repetition
1.His speeches are full of tautology.
1. سخنرانیهای او پر از حشو قبیح است.
2.Tautology must be avoided.
2. مکررگویی باید اجتناب شود.
2
همانگویی (منطق)
تصاویر
کلمات نزدیک
tauten
taut
taurus
taunting
taunt
tavern
tawdry
tawny
tawny owl
tax
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان