خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصطلاح
2 . دوره
[اسم]
term
/tɜrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اصطلاح
واژه، عبارت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اصطلاح
واژه
لغت
مترادف و متضاد
expression
phrase
word
a technical/legal/scientific... term
یک اصطلاح فنی/حقوقی/علمی و...
‘Gender’ is a technical term in grammar.
"جنسیت" یک اصطلاح فنی در دستور زبان است.
to use a term
از یک اصطلاح استفاده کردن
a term used by psychiatrists
اصطلاح مورد استفاده روانپزشکها
to coin a term
یک واژه ابداع کردن
Funk coined the term ‘vitamin’ in 1912.
"فانک" واژه "ویتامین" را در سال 1912 ابداع کرد.
2
دوره
نیمسال، ترم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترم
دوره
مدت
مترادف و متضاد
period
semester
session
the spring/summer/autumn... term
نیمسال بهار/تابستان/پاییز و...
four-year term
دوره چهارساله
during term
در طول ترم
Many students now have paid employment during term.
بسیاری از دانشجویان اکنون در طول ترم شغل درآمددار دارند.
end of (the) term
پایان ترم
It's nearly the end of term.
تقریبا نزدیک پایان ترم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
teriyaki
teresa
tercentenary
tequila sunrise
tequila
term of abuse
term paper
term-time
termagant
terminal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان