1 . از شدت (چیزی) کاستن 2 . روشن‌تر کردن (رنگ)
[فعل]

to tone down

/toʊn daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: toned down] [گذشته: toned down] [گذشته کامل: toned down]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از شدت (چیزی) کاستن ملایم کردن

  • 1.You should really tone down the angry language in the article, or people won't take it seriously.
    1. تو واقعاً باید از شدت لحن عصبانی مقاله بکاهی، وگرنه مردم آن را جدی نمی‌گیرند.

2 روشن‌تر کردن (رنگ) کم‌رنگ کردن

  • 1.Ask them to tone down orange and pink colors.
    1. از آنها بخواه تا اندکی رنگ‌های نارنجی و صورتی را کم‌رنگ‌تر کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان