خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لوزه
[اسم]
tonsil
/ˈtɑːnsl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لوزه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لوزه
1.I've had my tonsils out.
1. من لوزههایم را (با جراحی) خارج کردهام.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
tonight
tonic
tongue
tongs
toner
tonsilla
tonsilla adenoidea
tonsilla pharyngealis
too
too-generous
کلمات نزدیک
tons
tonne
tonnage
tonight
tonify
tonsillectomy
tonsillitis
tony
tonya
too
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان