خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرامش
[اسم]
tranquility
/træŋˈkwɪlɪti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرامش
سکون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرامش
آرامی
آسایش
آسایش خاطر
آسودگی
سکون
1.The tranquility of the lake at sunrise inspired a profound sense of well-being.
1. آرامش برکه هنگام طلوع خورشید الهام بخش حس عمیق خوشی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
tranquil
trance music
trance
tran
tramway
tranquilize
tranquilizer
tranquillizer
trans-fatty acid
transact
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان