خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چک مسافرتی
[اسم]
traveler’s check
/ˈtrævələrz ʧɛk/
قابل شمارش
1
چک مسافرتی
مترادف و متضاد
traveller’s cheque
1.I only have traveler’s checks with me.
1. من فقط چک های مسافرتی همراه خود دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
traveler
travelator
travel-sick
travel sickness
travel insurance
traveler’s cheque
traveling
traveling companion
traveling expenses
traveller’s cheque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان