1 . عهدنامه
[اسم]

treaty

/ˈtriːti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عهدنامه قرارداد، پیمان‌نامه

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیمان معاهده عهد عهدنامه
  • 1.The two countries signed a peace treaty.
    1. دو کشور عهدنامه صلح امضا کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان