خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زردچوبه
[اسم]
turmeric
/ˈtɜːrmərɪk/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زردچوبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زردچوبه
1.Turmeric is used frequently in Persian cooking.
1. زردچوبه خیلی در آشپزی ایرانی استفاده می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
turkish delight
turkish coffee
turkish bath
turkish
turkey
turmoil
turn
turn a blind eye
turn a deaf ear to
turn around
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان