1 . مجبور كردن
[جمله]

twist someone's arm

/twɪst ˈsʌmˌwʌnz ɑrm/

1 مجبور كردن تحت فشار قرار دادن

informal
مترادف و متضاد force persuade threaten
  • 1.At first he refused, but after I twisted his arm a little, he agreed to help.
    1. اول او قبول نکرد، اما بعد از اینکه من مجبورش کردم او راضی شد که کمک کند.
توضیحاتی در رابطه با twist someone's arm
عبارت twist someone's arm یا دست کسی را پیچاندن، به معنای کسی را مجبور به انجام دادن کاری کردن است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان