خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیررسمی
2 . ناگهانی و گستاخانه
[صفت]
unceremonious
/ˌʌnˌserəˈməʊniəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unceremonious]
[حالت عالی: most unceremonious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیررسمی
خودمانی، بدون تشریفات
2
ناگهانی و گستاخانه
بیادبانه
1.He was known for his unceremonious manners.
1. او برای رفتار بیادبانهاش مشهور بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
unceasing
uncaring
uncanny
uncalled-for
unbutton
unceremoniously
uncertain
uncertainty
unchallenged
unchangeable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان