خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توسعهنیافته
2 . بهمیزان کافی ظاهرنشده (فیلم عکاسی)
[صفت]
underdeveloped
/ˌʌndərdɪˈveləpt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more underdeveloped]
[حالت عالی: most underdeveloped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توسعهنیافته
پیشرفت کافی نکرده، عقبافتاده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عقبافتاده
1.This part of the city is very poor and underdeveloped.
1. این بخش شهر بسیار فقیرنشین و توسعهنیافته است.
2
بهمیزان کافی ظاهرنشده (فیلم عکاسی)
تصاویر
کلمات نزدیک
undercut
undercurrent
undercover
undercooked
underclothes
underdog
underdone
underemployed
underestimate
underestimated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان