خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پنهانی
2 . پیشبینینشده
[صفت]
unseen
/ˌʌnˈsiːn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پنهانی
مخفی، نامرئی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ندیده
نامرئی
ناپیدا
1.He was killed by a single shot from an unseen soldier.
1. او با یک شلیک گلوله از سمت یک سرباز مخفی کشته شد.
2
پیشبینینشده
unseen dangers
خطرات پیشبینینشده
تصاویر
کلمات نزدیک
unseemly
unseeded
unseat
unseasonably warm
unseasonably cool
unselfish
unsentimental
unsettle
unsettled
unsettling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان