خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فایده
[اسم]
usefulness
/ˈjuːsfəlnəs/
غیرقابل شمارش
1
فایده
سودمندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فایده
مترادف و متضاد
benefits
functionality
value
1.He explained the usefulness of having a Wi-Fi connection.
1. او فایده داشتن اینترنت وای-فای را توضیح داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
usefully
useful
used to
used
use up
useless
usenet
user
user group
user-friendly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان